سر خط اخبار

کد خبر:5116
پ

به گزارش مرکز رسانه سازمان حقوقدانان بدون مرز ، دکتر محمد الماسی معاون قضایی سازمان حقوقدانان بدون مرز در نسبت به اقدامات تروریستی اخیر و شهادت سردار صیاد خدایی واکنش نشان داد متن بیانیه وی بدین شرح است:

به گزارش مرکز رسانه سازمان حقوقدانان بدون مرز ، دکتر محمد الماسی معاون قضایی سازمان حقوقدانان بدون مرز در نسبت به اقدامات تروریستی اخیر و شهادت سردار صیاد خدایی واکنش نشان داد متن بیانیه وی بدین شرح است: ((سرداران بی سر بر دارمظلومیت)) ازجمله ظلم هایی که جوامع انسانی نسبت به خود روا میدارند، جای […]

به گزارش مرکز رسانه سازمان حقوقدانان بدون مرز ، دکتر محمد الماسی معاون قضایی سازمان حقوقدانان بدون مرز در نسبت به اقدامات تروریستی اخیر و شهادت سردار صیاد خدایی واکنش نشان داد متن بیانیه وی بدین شرح است:

((سرداران بی سر بر دارمظلومیت))

ازجمله ظلم هایی که جوامع انسانی نسبت به خود روا میدارند، جای دادن شخصیت انسانها درکلیشه هایی محدود وتکراریست تا بامعیارها و سلیقه هایی که سالهاازطریق شبکه های درهم تنیده و عنکبوتی رسانه ای و باتوسل به ترکیب توهم زای رنک و صدا و نور ترویج و به روان و مغز بشریت تلقین میکنند انسانها حتی بی آنکه خود بدانند در پروسه ارزشگذاری اعمال و رفتار خود ناخوداگاه با توسل به همان شاخص ها و مؤلفه های پیش ساخته تمسک میجویند و در چنین فرایندیست که عقل مسخ شده  بسیاری از افراد که ناتوان یا بی رمق از تلاش در مسیر معرفت و تمیز حق از باطل هستند به همان عقاید فست فودی مسموم بسنده کرده و در طی این طریق گاه چنان ازهمدیگر سبقت میگیرند که پتداری چونان کارشناسی نخبه و متواضع نتایج تحلیل و تحقیق های صعب و ظریف خودرا سخاوتمندانه تقدیم مردم میهن خود و بلکه جهان کرده اند و فاجعه اززمانی آغاز میشود که موسی واروبه مدد معجزه عقل و ایمان بخواهی تردستی جادوگران رسانه ای سلیقه ساز و ذائقه پرور را به چالش بکشی و همان جاست که بلافاصله قربانیان مسخ شده و معتاد به قالب های پیش ساخته شهر عادت چنان باهیاهو برتو برآشوبند و به تازیانه دشنام و تخریب بنوازندت و وابسته و جیره خوار بنامندت که دوباره درخود احساس غریب سرداری تنها راتجربه کنی که پس ازسالها دفاع و نبرد در دفاع از کیان وطن وجان هموطنان و اعتقادات گره خورده در سده های تاریخی، اکنون با تنی آزرده از سرب مذاب و تیغه های ترکش و گازخردل، باید پذیرای زخمهایی دیگر بر روان و روح خودباشد که درپستوخانه های بنگاههای خبری ساخته و پرداخته میشود و از دهان دربندیان خودخواسته  زمانه عسرت و غفلت بازنشر میشود. درهمین معرکه است که اگر بگذاری غبار ودود هیجانات مصنوعی فروکش کند و حساب ایثارگران صاحبدل را از مکاره بازار حاجی گرینف های زمانه جدا کنی و بی هیچ پیش داوری در برابر ترازوی عقل وعدل بنشینی در میابی که گاه چه ظلم ها و نامهربانی هایی با جماعت سرداران بی سر و بردار شده است که باانصاف هیچ قوم و قبیله ای درتاریخ سازگارنیست. همان سربازان دلاوری که بی هیچ افاده و منتی هرکجا صحبت از باورها و آرامش این دیار شده است از نخلستان های آشنای خرمشهر گرفته تا دشتهای ناآشنای حمص و شام با پای سر دویده و سر در پای این کهن بوم انداخته است و دریغا که غریبگان قوم صهیون او را بیشتر از اهالی وطنش میشناسند و از صدها کیلومتردورتر از مرزهای کشور درپی اوبوده اند تا در لحظه ای به غفلت و ناجوانمردانه حق او از حیات را با نثار رگباری ازسرب داغ ادا کنند و در پی غلتیدنش در خون و خاک پروپاگاندای رسانه ای صاحبان زر و زور در جهان به ناروا و جفا خبر از قتل یک فرمانده گروههای تروریستی بدهد و البته صاحبان اندیشه ومعتقدان به کرامت انسان ، نیک میدانند که لابی های جهانی قدرت و ثروت هر غیرهمسو با تعالیم و احکام انشا شده  از اندیشه های متوهم نظم نوین جهانی را تروریست میداندوخونش را مباح. ودرست در ایامی که لشکریان قاره  ستاره های سرخ و میله های آبی در اقصی نقاط جهان زیرلوای باصطلاح منافع ملی کشور خود مردمان سایر دیار را اواره و به خاک و خون میکشند و کشته شدکان لشگر خود را به عنوان و مدال عزیز می دارند؛ سرداران و سربازان کهن ترین تمدن جهانی و خاستگاه تشیع علوی را که برای تامین آرامش و امنیت و سلامت ‌‌هموطنان خود در کیلومترها دورتر از شهروتبار خود کمر همت سفت نموده اند متجاوز و تروریست معرفی میکند و البته هنگامی که گوش تیز میکنی گاه شبیه سخنان همان اجنبیان را ازدهان هموطنانی میشنوی که خود و خانواده هایشان بهره مند از نعمت عافیت و سلامتی هستند که میراث خون صدها نفوس  از همان سرداران و مدافعانی هستند که در مسابقه انتلکتوئلهای نورسیده به  ناروا  و مظلومانه آماج تیروترکش های شایعه و زخم زبان می شوند و درهمان حال که کشته شدکان جنود سنتکام در سرزمینی فراتر از اقیانوسها و سرزمین های خودودیگر کشورها را تکریم میکنند به بهانه رخنه فساد در برخی  از ره بریده ها ی ضعیف انفس و تعمیم ناروای آن به سایر فرماندهان و سرداران لشکریان این تمدن سترگ  ،  مدافعان غیور این مرز وبوم را به ترکه تهمت نوازش میکنند. وصدق این مدعا نگاهی کوتاه به برخی اخبار چندروز اخیر است که در کنار حوادث تلخ  و درشت دیگر میخوانی ومیشنوی که سردار صیاد خدایی را درقلب تهران به اتهام دفاع ازحدود وثغور همین کشور درکیلومترهادورتر از شهر و دیار خود، به تیر جفا درسرخی خون خویش درمیغلتانندو ددمنشانه به این جنایت خود نیز میبالندو دراین میان  اظهار فضل تعدادی منورالفکرهای وطنی تاسف برانگیز است که بر تابوت تفنگداران  خارجی بغض همدردی در گلو فرو میکنند و برجانفشانی سرداران میهن خود باد نخوت در غبغب میاندازند چشم بر دهان و قلم ارباب رسانه های رجیم دوخته اند تا نطق های خود در مذمت سرداران میهن را همنوا با ارکسترسازهای  شبکه های خبری قاتلان همین سرداران کوک کنند. اما تاریخ هویت این سرزمین بی اعتنا به مقلدان ورشکسته حقیقت را ازمغاک  فریب  برتارک جاودانگی خواهد نشاند. یقین دارم که این کلمات سیل انگشت ها ی اتهام را به سمت وسویم روانه خواهد کرد اما این بهانه ای نیست تا انصاف و عدالت را به مسلخ مصلحت ببرم و همچنان براین عقیده ام که باید قائل به تفاوت خادم ازخائن  بود ؛که باید قدردان سرداران خوش سیرت این مملکت بود؛ که نباید پنجه باور برریسمان پوسیده وفاسدکلیشه های تکراری  رسانه داران فریب جهانی آویخت؛ که باید باانصاف وعادلانه هرفردیاموضوعی را دید و تشریح کردوتو خود مسئول باورهای خود هستی و کسی حق ندارد بجای تو ببیندوباوربسازد.